زینبیون

طبقه بندي موضوعي

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

ابن عباس میگوید :

روزی عمر بن خطاب به مولا علی با اعتراض گفت: ای ابا الحسن وقتی از تو سوالی میشود چرا شما در جواب دادن شتاب می کنید و با درنگ و تفکر پاسخ نمی دهی؟؟
حضرت حیدر در جواب او دست خود را باز کرد و فرمودند: این چند تاست؟
عمر به سرعت گفت 5 تا!
حضرت فرمودند چرا در نظر دادن عجله کردی؟
عمر گفت: این مساله جزیی بر من پوشیده نبود و نیاز به تفکر نداشت...
حضرت علی لبخندی زد و فرمودند که من هم در اموری که برمن پوشیده نیست پرشتاب ترم و علوم نزد من چون مساله ایی جزیی و ساده است!( بحارالانوار جلد 40 ص 147)
روحی لک الفدا یا جدا یا إمیرالمؤمنین
.

معاویه وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند: آیا میدانی که ابن عباس تفسیر قرآن میکنه؟

معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!

گفتند: تفسیر میکند آیات رو به نفع علی بن ابیطالب! ما از این شاکی هستیم!

معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس میشوم و جمعشان را برهم میزنم.

معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس میشود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات میکرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!

بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:

معاویه گفت: ابن عباس تو تفسیر آیات میکنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو میکنی؟!



امیر المؤمنین علی (ع) روایت کرده که رسول خدا (ص) روزی برای ما خطبه خواند و در ضمن آن درموردماه رمضان فرمودند:

يا من لا يفد الوافدون علي اکرم منه و لا يجد القاصدون ارحم منه
دلا يک ره بيا ساز سفر کن ** زهر چه پيشت آيد زان گذر کن